صعود هیئت کوهنوردی شهرستان خمیر به دومین قله ی بلند ایران (علم کوه) و تجارب یادگیری آن

این صعود با اتفاقی جالب همراه بود که این مقاله با آن رویداد گره خورد.

در این برنامه‌ی کوهنوردی اکثر همنوردانی که آمادگی صعود داشتند و اقدام به بالا رفتن نمودن، هرچند با دشواری اما صعود کردند اگرچه در روز قبل از صعود در محل کمپ در دشت حصارچال دو نفر از همنوردان به دلیل ارتفاع زدگی یا غیره دچار سردرد و سرگیجه شدید شدند به طوری که امید به صعود نداشتند، اما در فردای آن روز همراه سایر همنوردان به قله صعود کردند.
ناگفته نماند که دمنوش لیمویی درمانی سرپرست گروه (عارف رحمی) در بهتر شدن حال دو همنورد تأثیر بسزایی داشت.

از گفتنی‌های دیگر این برنامه در روز بعد از صعود در ییلاق مازیچال با برنامه‌ریزی عالی رئیس هیئت (حامد حاجی زاده) و آقای ابراهیم بازماندگان پذیرایی مفصل در فضای میان ابری ییلاقی مازیچال صورت گرفت که به حق با سرآشپزی مدیر فنی (حامد خیری) گروه که در آشپزی نیز سرآمد بود که حرفه‌ی کبابزنی، خود را به رخ گروه کشید و همه را مبهوت هنر چندم خود کرد تا دشواری و خستگی صعود را از تن اعضا به نحوی جانانه بیرون راند و روزی بیاد ماندنی برای اعضای گروه در کنار هم ثبت نماید.

در این برنامه جای تنی چند از همنوردان بخصوص آقای محمد موثق خالی بود از جهتی دیگر خوشبختانه در این برنامه از وجود پدر معنوی گروه آقای آزمایش بهره‌مند بودیم.

اما اتفاق دیگر در این برنامه گم شدن موبایل یکی از همنوردان (علی بشوش) در مسیر پاکوب قله بود که موبایل گمشده با تلاش همنوردان تا اتمام برنامه کوهنوردی پیدا نشد اما آقای بشوش که گوشی را گم کرده بود در کمال بی خیالی باور داشت که گوشی او توسط کوهنوردی امانت دار پیدا شده و تحویل خواهند داد و این باور خوش‌بینی این همنورد ستودنی بود.
در پایان برنامه‌ی کوهنوردی اعضا از هم جدا و هرکدام از سه ماشین به مسیری متفاوت راهی گشتند.
گروه سه نفره‌ی ماشین ما متشکل از سه دوچرخه سوار جاده بودیم که برنامه اجرای رکابزنی جاده از رضوانشهر تا آستارا و بالعکس را داشتیم که دوچرخه‌مان را نیز عقب وانت تویوتا به همراه داشتیم.
دو شب بعد نیز مهمان دوست مهمان نوازمان آقای عبدالله احمدی در پونل رضوانشهر بودیم که واقعا سنگ تمام گذاشتند.
در ادامه‌ی سفر در پایان روز اول دوچرخه سواری که ساعت ۱۰ شب به آستارا رسیدیم آشنایمان زنگ زد و اعلام کرد گوشی گم شده همنوردمان پیدا شده و شماره یابنده گوشی را به ما داد.
جالب اینجا بود که شخص یابنده آقای سجاد بنی سپهر از گروه کوهنوردی اسپیناس آستارا بود و ما هم ناخواسته بدنبال اجرای رکابزنی به آستارا آمده بودیم و گوشی گم شده صاحب خوش بینش نیز همراه ما توسط گروهی دیگر به آستارا آورده شده بود و مسؤل گروه نیز بدنبال یافتن صاحب گوشی و تقارن زیبا و بهم پیوسته که درس‌های زیر را بدنبال داشت :
۱- هیچ چالش و مشکلی بدون دلیل نیست اگر صبور باشیم و آن را بپذیریم و نسبت به حل آن خوشبین باشیم و بخدا بسپاریم، مانند دوست همنوردمان که قطعا علاوه بر حل مشکل درس‌های جدید نیز از آن یاد خواهیم گرفت.
۲-هیچ کار خداوند بدون حکمت نیست چه بهتر که با پذیرش آن و ناامید نشدن خللی در ایمان و اعتماد خود به خداوند ایجاد نکنیم.

در پایان جا دارد از گروه کوهنوردی اسپیناس خصوصا همنورد (خانم) یابنده موبایل
و مدیر گروه (سجاد بنی سپهر) سپاس ویژه داشته باشیم و گروه و فروشگاه کوهنوردی اسپیناس که نماد یک برند واقعی است و در جهت منافع همنوردان و مشتریان تلاش می‌کند را به همه‌ی همنوردان کوهنورد معرفی نماییم چون می‌تواند به عنوان راهنمای معتمد خرید وسایل کوهنوردی، ما را همراهی کنند.
با آرزوی برکت به گروه و فروشگاه کوهنوردی اسپیناس

با تشکر امین‌فر از هیئت کوهنوردی شهر تالابی بندرخمیر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *