برداشت کوتاهی بر کتاب« پسری در زندان»محمد پاک نیت نویسنده ی جوان خمیری و تازه کاری که به نظر می آید اتفاقات داستان به نحوی با زندگی او یا زندگی یکی از نزدیکان او رقم خورده باشد.
این داستان سرگذشت پسری است جوان که نویسنده ی خلاق مسائل افرادی که با مرتکب شدن جرم عمد یا غیر عمد، در دوران کیفری خود با چالشهای جدیدی روبرو می شوند را بیان می کند.
اصطلاحات، جملات، کنایه ها و تشبیهات ملموس با محیط داستان و حکایت از شناخت ،تجربه و تحقیق نویسنده دارد. این داستان در جامعه مانند داروی تلخی است که میتواند واقعیت داشته باشد.
لذا نویسنده با تخیلات و هنرمندانه مقداری شکر به آن داروی تلخ اضافه نموده تا مخاطب با کنجکاوی و جذابیت ماجرا را دنبال کند.
در این کتاب مسائل و چالشهای موجود در جامعه با ظرافت خاص شناسایی شده تا قبل از آنکه جوانی تصمیم ناعادلانه اتخاذ نماید، پند گیرد.
در خلال داستان بلند پروازی جوانان امروز به روشنی بیان گردیده است به طوری که حکایت پولدار شدن خیالی (یک شبه ره صد ساله پیمودن افراد) با دزدی و یافتن گنج مدنظر است .
سرانجام پایان خوش داستان که هر خواننده ای خواهان موفقیت شخصیت اول داستان است، به فرار از زندان، یافتن گنج و آزاد شدن تعدادی از زندانیان میانجامد.
شاید بتوان گفت ایده پایانی ماجرا از داستان کلاسیک «کنت مونت کریستو» نوشته ی الکساندر دوما نشأت گرفته باشد.
این داستان در کنار نقاط قوت از نقاط ضعف نیز اجتناب ناپذیر است و آن هم ناشی از تجربه ی اول نویسنده و طبیعی است .
آنچه در مورد نویسنده مشهود است وضعیت ،ناملایمات، دشواری و دست تقدیر بوده که در چنین شرایطی این گونه استعدادی شکوفا می شود و این ممکن نیست به جز انتخاب درست و تعیین اهداف بلند که از پستوی اتفاقات ناخوشایند با پشتوانه ی توکل و امید به خداوند فرصت سازی می کند و با شور و شوق خلاقانه می نویسد و می آفریند…
چنانکه نویسنده پشت جلد کتاب اینگونه خود را معرفی می کند :
“کشش درون و انگیزه قوی برای بیان مشکلات جامعه در قالب داستان مرا بر آن داشت که ۷ سال با عشق و علاقه، مطالعه و تحقیق انجام دهم و بنویسم و بنویسم تا شوم نویسنده آقای پاک نیت.
در این راه اراده و پشتکار همچون دوبال قدرتمند یاریم دادند و هرگز از رحمت و عنایت پروردگار ناامید نشدم .”
چه نیکوست بر این نویسنده ی خلاق جوان احسنت گفت و در جهت حمایت از او با خرید یک جلد کتاب اقدام عملی برداشت.
محل فروش کتاب : بندر خمیر
مجمتع ماریز طبقه ی همکف پشت پله برقی عطر و ادکلن محمد
✏دنیای سپاس (امین فر)
ممنون از شما بابت معرفی کتاب