اثر سایه قسمت اول

 

کوتاه و تحلیلی بر کتاب “اثر سایه” نویسندگان : دیپاک چوپرا _دبی فورد _ مارین ویلیامسون

بخش اول کتاب به نام “سایه” توسط دیپ اک چوپرا نوشته شده است.

تحلیل بخش اول کتاب

بیوگرافی دیپاک چوپرا

پزشک ، سخنران، از موفقیت ترین نویسندگان حوزه خودشناسی و موفقیت است. دیپاک چوپرا پزشکی آمریکایی هندی تبار است که در سال ۱۹۴۷ در دهلی نو متولد شد. پس از تحصیل رشته ی پزشکی در هند راهی آمریکا گردید.

آنجا در تکمیل پزشکی خود، تخصص داخلی غدد را اخذ نمود. بعد از مدتی طبابت به پزشک سنتی روی آورد که توام با آگاهی معنوی بود و از آن به عنوان پزشکی جایگزین از او یاد می شود.
از آن مرحله به بعد شروع به نوشتن می کند و بالغ بر ۴۰ کتاب شامل معنویت تا سلامتی به رشته ی تحریر درآورده ، بدنبال آن درمانگر معنوی و عرفان می گردد.

 

گزیده ها و تحلیلی از کتاب:
سایه همان صفات منفی است که همه ی انسان ها با فرافکنی آن را به دیگران نسبت می دهند. سایه وقتی پر رنگ می شود که گمانه زنی یا قضاوت در ما در مورد خودمان و دیگران منجر به ملامت ، رنجش، استرس، اضطراب، حسادت ، دشمنی و … می گردد.

چوپرا شناخت و معرفی سایه را کشف یونگ ( فیلسوف، روانشناس تحلیلی) سوئیسی می داند اما واقعیت این است که بیان اوصاف ستایش و نکوهش انسان در قرآن مرتبا تذکر داده می شود و قرآن انسان را هم جسم مادی و هم روح آسمانی می داند. و این آیات ۱۴۰۰ سال پیش خیلی واضح و روشن توسط پیامبر اسلام اعلام گردیده است و قبل از آن هم ادیان دیگر قطعا به آن اشاره نموده اند.
بطور مثال برخورد نرم و بدون تنش پیامبر (ص) با مرد بدوی که در گوشه ی مسجد ادرار نمود حکایت از آن دارد که پیامبر(ص) با درک مفهومی این صفات منفی انسانی را از ویژگی های انسان ها دانسته و اینکه بایستی آن را پذیرفت و با برخورد مناسب و طی سلسله مراحلی افراد را به آگاهی رساند نه اینکه با برخورد تند و عصبانیت هدف اصلی تاثیرگذاری را که ارشاد موثر است فراموش کرد.
چنانکه روایت های زیادی از این دست در سیرت نبوی به آن اشاره شده است. یعنی اینکه پیامبر با شناخت سایه یا همان صفات نکوهیده ی انسان که در قرآن از آن بسیار یاد شده است با بهترین و مناسبترین برخورد رفتار نموده است.

نمونه آیات ستایش وکرامت انسان در قرآن:

آیه ۱۴ سوره مومنون ( فتبارک الله احسن الخالقین) ، آیه ۴ سوره تین ( لقد خلقنا الانسان فی احسن التقویم) ،آیه ۷۰ سوره اسرا(ولقد کرمنا بنی آدم….) و…..

نمونه آیات نکوهش انسان در قرآن:

آیه ۵ تین ( ثم رددناه اسفل سافلین) و آیه ۱۷۹ سوره اعراف (…اولئک کالانعام بل هم اضل…) و صفات منفی زیر که بارها در مورد انسان تکرار شده است: بسیار ناسپاس، ستم پیشه ، حریص ، بخیل ، طغیان گر ، زیاده خواه و …

سایه مخلوق ذهنی و ساخته ی دست بشر است. همچنین بسیاری از احساسات ما ساخته ی ناخودآگاه جمعی است. نفرت از دشمن که دیروز کمونیست بود و امروز تروریست، تقصیر ذات بشر نیست . من و شما عداوت را به ارث برده ایم و این احساسات از دل سایه بیرون می زند.

هر جا و نزد هر کسی، جدایی، خود بینی، خودخواهی ، مالکیت تام و تمامیت خواهی ادعا می شود سایه بسیار سنگین حکمفرمایی می کند و در آن جا آگاهی وجود ندارد و جدایی غالب است.
هر موقع در مورد همنوعان، جنبندگان و سایر هستی به اتحاد برسیم سایه کمرنگ می شود.
سایه انگیزه جدایی است ،الوهیت در جستجویی اتحاد است هر چه باعث غفلت می شود از نتیجه سایه است، سایه مکانی برای پنهان شدن درد و اضطراب است.

اموراتی که نیروی سایه را افزایش می دهد:

  • مخفی نگه داشتن رازها از خود و دیگران
  • پناه دادن به گناه و شرم ( انسان جایز الخطاست)
  • به اشتباه انداختن خود و دیگران ( خود را شایسته احساس گناه ندانید)
  • نیاز به یک نفر برای سرزنش ( وقتی احساس مسولیت نمی کنید یک نفر را برای سرزنش خواهید داشت)
  • نادیده گرفتن ضعف هایتان حین انتقاد از دیگران .
  • جدا کردن حساب خود از دیگران، (دنیا را به دو بخش ما و دیگران تقسیم کرده ایم.
  • جنگ برای نگه داشتن شیطان در منطقه محصور.

برای به سطح آوردن سایه و کنترل صفات منفی بایستی مسولیت پذیر بود و انتخاب درست انجام داد.

اموراتی که نیروی سایه را کاهش می دهد:

  • دست از فرافکنی بردارید.
  • جدا شوید و افکار ناپسند را از سرتان دور کنید.
  • خود داوری نکنید ( نه درباره ی خود و نه درباره ی دیگران )
  • بدنه احساستان را از نو بسازید.

فرافکن کیست؟ فرافکن کسی است که می گوید من خوبم و تو خوب نیستی ( بزرگ کردن ضعف دیگران و نادیده گرفتن ضعف خود)

فرافکنی چیست؟ آن صفاتی که در ما وجود دارد و ما آن را دوست نداریم و به دیگران نسبت می دهیم را فرافکنی می گویند.

مشخصات افراد فرافکن:

برتر دانستن خود، حالت انزجار و نارضایتی داشتن از زندگی، حالت تدافعی داشتن، تکبر داشتن، سرزنش کردن دیگران ، تلاش جهت تغییر دلخواه دیگران، تعصب داشتن، حسادت ، شکاک بودن به هر کسی و هرچیزی و …

اقدامات ذیل در جهت به سطح آوردن سایه و پذیرفتن اینکه همه ی ما دارای صفات منفی نیز هستیم.

گام اول آشتی با احساسات:
با همه ی احساسات منفی رابطه ی صلح آمیز برقرار کنید و بپذیرید که از خود شماست و نسبت به آن احساس ناخوشایند نداشته باشید.

گام دوم جدا شوید و بگذارید برود :
حساسیت نسبت به سایه وجود دارد که این خصلت از ماست اما خود ما نیست. مانند اینکه انفلونزا می تواند ما را اذیت و بیچاره مان کند اما این بدان معنا نیست که ما قدرت و توان غلبه بر آنفلونزا و سایر بیماریها را نداشته باشیم.

گام سوم دست از خود داوری بردارید :
زمانی که خود را محکوم کرده و ملامت می کنیم در این حالت وجدان ما تنبیه گر می شود که راه را اشتباه رفته ایم. و این را می بایستی رها کرد تا منبع نیرومند شفای درون بازگردد و از زندگی بتوانیم لذت ببریم..

گام چهارم بدنه ی احساس خود را از نو بسازید.:

اگر سنگی در کفشتان باشد فورا آن را بیرون می آورید. در مورد احساس نیز چنین کنید.
بچه های کوچک ( کودکان ) به طور طبیعی سبکی وجود خود را احساس می کنند. بازی می کنند، می خندند، آن ها زخم ها و دعواها را فراموش می کنند و دوباره بازی خود را از سر گرفته حتی اگر تعارض های شدیدی با همبازی های خود داشته باشند به دوستی و بازی ادامه می دهند.

بازسازی بدنه ی احساسات نیاز به رعایت نکات ذیل دارد.

انعطاف پذیر باشید برای خودتان توقع بهترین ها را داشته باشید،
ایده های واقع گرایانه را بشناسید و بخشنده باشید خصوصا نسبت به خودتان ترس هایتان را بازنگری کنید خود باوری را فرا گیرید، با خدای خود ارتباط همیشگی داشته باشید، ( چه در خوشی چه در ناخوشی)
جدا شدن از خودی که به آن چسپیده اید ، دست از خود خواهی بردارید تا خود را تشخیص دهید و راه کمال را شروع نمایید.

آگاهی، ظهور کمال ، تعادل کلی، ضرورت وجود تاریکی جهت شناخت نور، شعور کیهانی در جهت تکامل کل از مسیر انسان در پرتو الوهیت
(ما می توانیم در هوش کیهانی و متحد با هر کدام بخشی هوشیار از کل باشیم.)

کمال می خواهد ما را التیام بخشد به جستجوی تعادل می پردازد.
هر سلولی خود را با محیط زیست هماهنگ می کند با استرس و فشار مقابله می کند و آن را تحت کنترل خود در می آورد ( بیماری ها و ناراحتی ها عموما زاییده ی استرس هستند )
اگر عالم هستی، نیروی خلاقیت نداشته باشد تا بطور همزمان با نیروی تخریب مقابله کند آن گاه دیگر جهانی باقی نخواهد ماند.

دستیابی به تکامل بدون حل مشکلات خود سابقتان امکان پذیر نیست.
ناملایمات، چالش ها یا نیروی متضاد تکمیل کننده ی هستی و در جهت تکامل در حال حرکت هستند.

لحظاتی پیش می آید که عصبانی می شویم که باید عصبانی شویم و این ناهنجاری های هیجانی بارها و صد ها بار اتفاق خواهد افتاد تا تعادل خود را بازیابد .
اشتباهات و گناهان مکرر انسانی که از ذات انسان سرچشمه می گیرد و گریزی از آن نیست و راه حل آن نیز که در آموزه های دینی با عنوان توبه و بازگشت از آن یاد می شود هر چند بارها تکرار می شود و راه توبه نیز تا هنگام مرگ باز خواهد بود. که آن نشانه ی پذیرش خطاها و اینکه قبول کنیم وجود سایه و صفات منفی در تمام انسان ها بدیهی است و همین تاریکی هاست که از میان آن نور را خواهیم یافت.

جنگیدن علیه ظلم و دیکتاتوری ظالم در هر شکل طبق برنامه کلی است و از نظام عاقلانه الهی سرچشمه گرفته است.

زندگی از سوی بخش تاریکی ،چالش ارائه می کند تا نور اهمیت پیدا کند و با هم به تعادل برسند تا تاریکی نباشد روشنی اهمیت پیدا نمی کند.

بعد از انفجار بزرگ( big bang ) خداوند با سرعتی باور نکردنی این هستی را گسترش داد و همچنان با شتاب در حال گسترش بی نهایت است همانطور که قرآن می گوید ( و السمائ بنیناها … سوره زمر) ما آسمان را با قدرت بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم.

دانشمندان علم نجوم می گویند از ستارگان امواجی پخش می شود که نشان می دهد ستارگان به سرعت از مرکز جهان در حال دور شدن هستند و جهان در حال گسترش است .

و این نشانگر نیروی بزرگ و بی پایان یکی بودن و توان در خلاقیتی عظیم و خارج از درک کامل انسان است اما شگفتی آن کاملا هویداست.

سایه کاری می کند که دیدمان محدود شود و دنیا را مکانی پر از تهدیدات ببینیم اما با پذیرش سایه و به سطح آوردن آن با خوش بینی بدون کوچیکترین داوری خلاقیت ها و شگفتی ها و تعالی را خواهیم یافت.

ما در جهان نیستیم و جهان در درون ماست هر گاه توانستیم با خود آگاهی به درون خود راه پیدا کنیم دنیایی بزرگ و فراتر از دنیای مادی بیرون را کشف خواهیم کرد که بالاتر از اجسام محدود مادی و زمانی است..

هر بار صفاتی خوب از دیگران ما را به وجد می آورد یعنی اینکه آن صفات در درون ما نیز هست و وقتی صفاتی بد از دیگران ما را به قضاوت در مورد دیگران می کشاند یعنی همان صفت در درون ما هم موجود است.

دوگانگی منشا ناامنی و کلیت منشا امنیت است.

برخی افراد حتی از بین ثروتمندان و مردان موفق مادی نیز وجود دارند که از ناامنی رنج می برند و غافل از آن هستند که امنیت بایستی در درون خود یافت.

دو دسته افراد بدلیل ارتباط ضعیف با خود واقعی شان و شناخته شدن خودشان به شدت گرفتار ذهن محدود خود شده اند: ۱- ترسوها ۲ – وسواس ها

آدم های بدبین همیشه سختی و دشواری های زندگی را بیشتر از شادی هایش می بینند و اینگونه درگیر محدودیت ها و کمی دید هستند و از وسع دید محرومند.

بسیاری از مذاهب امیال را محدود کرده اند هنگامی که به آن درجه از آگاهی برسیم که شخصا تفاوت بین امیان موافق قوانین طبیعت و امیال مخالف قوانین طبیعت را دریابیم آن گاه چیزی خواهیم خواست که برای دنیای اطرافتان خوب و برای فرد مفید است.

بهترین راه آگاهی است و بدترین راه داوری که مخرب است.

با حذف برچسب داوری بد به خود و دیگران آگاهی شروع می شود این کار آسانی نیست به ممارست متمادی نیاز دارد.

به تمام احساساتی که فعلا انکار یا حاشا می کنید بیندیشید با دیدن کمال ورای تاریکی دیگر چیزی برای سرزنش کردن پیدا نخواهید کرد و رهرو مسیر معنوی خواهید شد و این خود پذیری کامل است.

سایه چیزی جز ، حاشا ، مقاومت، ترس های نهان و آرزوی سرکوب شده نیست، مراقبه اگر قرار است نتیجه ای داشته باشد بایستی سایه را حذف کند مراقبه ،رفتن به ورای عقل، دگرگونی آگاهی و فراتر از قوانین مادی و علیت خواهد بود.

کمال

انسان همه ی صفات را باهم دارد که آن را بتواند به فعلیت برساند و در نهایت خود معمار و سازنده ی خویشتن است. شرط اول رسیدن به کمال، ایمان است. تقوا، عمل صالح و کوشش در راه خدا همان کمال است.

انسان بی ایمان حریص، خونریز، بخیل ، ممسک و از حیوان پست تر خواهند بود.

دو بعد وجودی انسان:

۱- اعلی علیین ( نور)

۲- اسفل السافلین ( تاریکی) .

دومی (تاریکی)همان معرف سایه بنابه تعریف یونگ یا شاگردان اوست که قرآن قبل از آن خیلی روشن آن را قابل درک و فهم بشر نموده است .

 

امین فر (دنیای سپاس )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *