بذر باور هستی و فراوانی بپاشیم تا ثروت و رضایت را درو کنیم

تا حالا توجه کردیم در اطراف مون  افرادی هستند با آرامش علاوه بر تمکن مالی، رضایت خوبی از زندگی دارند بطوری که ما فکر می‌کنیم این افراد هیچ مشکلی در زندگی ندارند!

وقتی در کنارشان هستیم احساس خوبی می‌گیریم و آرامش خاص آن‌ها لذت عجیبی به ما می دهد!

باور توانمندی و عزت نفس خوبی القا می‌کنند و با استقلال درونی کوچک‌ترین ناراحتی و گلایه ندارند

بلکه صفات پر رنگ آنها سپاسگزاری و زیبابینی است‌.

این مهارت (سپاسگزاری و زیبابینی) مهارت گمشده ی اکثر ماهاست تا وقتی که به درک و حالتش نرسیم فواید عظیم آن را احساس نخواهیم کرد.

از خودم می‌گیرم که چندین  سال پیش قبل از اینکه شروع به نوشتن کنم دوره‌ی ۲۸ جلسه ایی سپاسگزاری راندا برن برگرفته از کتاب معجزه ی شکرگزاری این نویسنده را به صورت عملی گذراندم و یک بار دیگر همان دوره را همراه با افراد نزدیک برگزار کردیم و تأثیر شگرف آن را در زیبابینی و نوشتن اولین کتابم با همین محتوا هنر دوست یابی و ارتباط موثر (دیدن نیمه‌ی پر لیوان ) را به صورت عمیق اجرا کردم لذا همین مهارت پی‌ریزی نویسندگی ام گردید.

بعدها بهتر به این درک رسیدم که مهارت سپاسگزاری پایه و اساس بسیاری از احساسات مثبت از جمله مهارت خوش‌بینی، حس و حال خوب، تفکر خلاق، مهارت زیبا بینی و صفات حسنه‌ی دیگر است که مهارت شکرگزاری به صورت ناخودآگاه همه‌ی آنها را در ما نهادینه و مهارتی خواهد کرد.

مهارت سپاسگزاری از جمله مهم‌ترین مهارتی است که در سبد مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی قرار نگرفته است. از آنجا که می تواند از مهارت های ضروری زندگی باشد ما این مهارت را در جهت بومی‌سازی جزئی جدانشدنی از مهارت زندگی به حساب آورده مفصل‌تر می‌توانیم به آن بپردازیم.

  این مهارت چاشنی کاملی در مهارت هدف‌گذاری در رسیدن به اهداف محسوب می گردد. در تصویرسازی موفقیت حس و حال دارندگی، تصورات و مجسم کردن آنچه آرزوی رسیدن به آن در سر داریم گام بزرگ و موثری قلمداد می‌شود.

 

بر شمردن داشته ها و حس دارندگی

 

آنچه ما را بیشتر به حس خوب نزدیک می‌کند دیدن داشته های مان است .

همه ی انسان ها داشته هایی دارند که با سایرین متفاوت می باشد و همه ی استعدادها و امکانات تنها به افراد خاص داده نشده است؛ هر کدام از ما حداقل یکی از این استعدادها و داشته های زیر را دارا هستیم:

زیبایی و تناسب اندام، رنگ پوست دلخواه، حافظه ی خوب، بیان خوب، مهارت ارتباطی مناسب، شم اقتصادی سیاسی و اجتماعی مناسب، خانواده ی ثروتمند، والدین دلسوز، کشور یا شهر خوب، استعدادهای ورزشی، هنری، فنی، دانش و بهره ی هوشی، رفتاری، مدیریت، قدرت بدنی، استعداد زبان و…. که نمی توان همه‌ی آنها را بر شمرد.

ممکن است فردی بگوید من هیچ کدام از ویژگی و استعدادهای بالا را ندارم جواب این گونه افراد که همیشه باور فقر و نداری دارند این است که مثال یا داستان افرادی در سطح پایین تر از شرایط خودشان که توانسته اند به موفقیت برسند برای شان بزنیم تا زبانشان بسته شود.

یک مثال انگیزشی برای این گونه افراد که باور فقر دارند شخصیت استفان هاوکینگ می‌باشد که با بیماری اسکلروز جانبی(آمیوترونیک)از هر گونه  حرکت ناتوان شده بود؛ توان نشستن؛ برخاستن و راه رفتن را نداشت؛ حتی نمی‌توانست دست و پاهایش را حرکت دهد و توان سخن گفتن هم نداشت؛ اما دلیل شهرت جهانی او استعداد ویژه در فیزیک و کیهان‌شناسی بود که توانست زود آن را با محدودیت تمام عیار پیدا کند و به موفقیت های بزرگ دست یابد.

 

درک نعمت بی حد و حصر خداوندی 

نعمت و استعدادی که خداوند به ما انسان ها داده بسیار زیاد و وسیع است داشته هایی که آن را می‌بینیم مانند سلامتی جسمی و اندام‌های بیرونی و داخلی گرفته تا امکانات مادی که در اختیار داریم امنیت و برخورداری از فضای مناسبی که بتوانیم در آن رشد کنیم همه و همه آنقدر زیاد است که قابل شمارش برای ما نخواهد بود اندام‌های داخلی که بدون اراده ما به صورت خودکار و وظایف خود را انجام می‌دهند؛ دستگاه گردش خون، دستگاه گوارش، مجاری ادرار، تنفسی، اعصاب و …..که در جهت رشد و حیات ما فعالیت می‌کنند.

کامل‌تر و وسیع‌تر از آن رحمت بدون حساب و کتاب خداوند که به صورت عام در اختیار تمام موجودات قرار داده است؛ باران رحمت و آب حاصل از آن همچنین برف فراگیر که همه ی این‌ها مایه‌ی حیات کره‌ی خاکی است چرخه‌ی تولید اکسیژن، چرخه‌ی آب، چرخه‌ی کربن، نور خورشید، درختان، زراعت، حیوانات، شرایط مساعد زمین، انواع خاک‌ها جهت کشاورزی، سنگ‌ها، معادن، کوه‌ها، جنگل‌ها ،دریاها، میوه‌ها، انرژی‌های زمینی، آسمانی و… که هر چه بنویسیم باز هم کم است و همه‌ی این نعمت‌ها و رحمت‌ها جهت رشد موفقیت تعالی و کمال از طرف خداوند در اختیارمان به صورت امانت گذاشته است که با یادآوری روزانه و درک آن حس و حال خوبی بگیریم و سپاسگزار باشیم.

اموری که در جهت نیکی و بخشش به دیگران و سایر مخلوقات انجام می‌دهیم سبب حس و حال خوب می‌گردد.

این حالت سبب می‌شود داشته های بیشتری به طرف ما جذب شود و با جایگزین شدن احساس دارندگی در لحظات زندگی احساس کمبود کمتری خواهیم داشت لذا صفاتی چون زیبایی بینی و آرامش تقویت خواهد شد.

اگر دقت کرده باشیم با شکرگزاری تمرکزمان بر زیبایی‌ها بیشتر شده و همه چیز و همه کس را زیبا خواهیم دید در نتیجه بدبینی، تردید، کاستی و سایر ذهنیات فقر و منفی نگری کمرنگ خواهد شد.

 

پذیرش وضعیت موجود خود و قانون تضاد درسپاس گذاری

 

در واقع منشاء کسب  اکثر  مهارت‌های زندگی درک و پذیرش دو اصل فوق (پذیرش خود و دیگران است) که قبلا نیز در سایر مهارت از آن نام بردیم  این باور که افراد بزرگ و موفق آن را به عنوان یک اصل جهت رشد کامل و موفقیت پذیرفتند لذا جهت موفقیت های بعدی خود از آن استفاده خواهند برد.

وقتی ما پذیرفتیم یک انسان کامل با تمام امکانات رشد هستیم و این توانمندی را با وجود همه‌ی کمبودهای ظاهری که داریم درک کردیم آن گاه سبب شناخت استعداد و علاقه مندی خود شده، بر روی آن تمرکز کرده، با تلاش موفقیت را کسب خواهیم نمود. با پذیرش این باور که خداوند ما را در بهترین شرایط جهت رشد و تکامل جانمایی کرده و سرانجام با این درک در همان جهت با اعتماد به نفس در جهت پیشرفت ها حرکت خواهیم کرد.

از جهت دیگر کسب مهارت‌های شکرگزاری نیز به پذیرش وضعیت موجود در افراد کمک زیادی خواهد کرد و سبب خواهد شد شخص باور کمبود و ناتوانی را کنار بگذارد، به تقویت زیبا بینی منجر شده قانون تضاد و تفاوت را در دیگران پذیرفته و افراد دیگر را با اخلاق و رفتار متفاوت راحت‌تر خواهد پذیرفت در نتیجه مهارت ارتباطی آنها نیز تقویت خواهد شد.

 

رضایت زندگی در افراد سپاسگزار

 

امروز شاد بودن، حس حال خوب داشتن و به زبان ساده آرامش داشتن گمشده‌ی اساسی زندگی ماست. ناآرامی سبب گرفتاری‌ها و مشکلات ارتباطی و روانی انسان‌ها شده است. آرزوهای بی‌پایان، خواسته‌های دست‌نیافتنی، توقعات و انتظارات بیش از حد از خود و دیگران، رقابت و حس عقب افتادن مادی و موقعیتی از دیگران و…. در یک کلام نیاز مادی گرایی، قدرت طلبی، شهرت و همه باعث شده ما خودمان نباشیم و کیفیت روابط ما نیز به پایین ترین حد خود رسیده است؛ در نتیجه حال و حس خوبی نداریم؛ شاد نیستیم زیرا داشته‌های فردی را نمی‌بینیم و شاکر نیز نخواهیم بود؛ همه‌ی دوندگی ها؛ تردیدها و دل نگرانی‌ها نیز برای همین است؛ مسابقه را آغاز نموده‌ایم که پایان ناپذیر است و هرچه بیشتر به دست می‌آوریم بر پریشان حالی، مشغولیت ذهنی و ترس ما افزوده می‌شود و تا وقتی به این آگاهی نرسیم که تنها آرزوها و خواسته‌های مادی ما را به آرامش نخواهد رساند همینطور سرگردانیم.

لذا حس سپاسگزاری که قناعت معقول را تقویت می‌کند راه گشایی مناسبی برای حل این موضوع می‌تواند باشد؛ فرد قناعت پیشه با دیدن داشته‌های خود و دیگران حس حال خوبی دارد؛ غر  نمی‌زند؛ گلایه نمی‌کند؛ شاکی نیست؛ به کسی گیر نمی‌دهد و…

اگر زبان شکرگزاری هم نداشته باشد همین حس و حال خوبش است که نشان از قدردانی اوست؛ در او احساس فراوانی و سلامتی را خواهید دید و این افراد در اطراف همه ما وجود دارند هرچند به نظر نرسد اما اگر با دید زیبا بینی و بصیرت بنگریم آنها را پیدا خواهیم کرد.

 

حس سپاسگزاری در درمان بیماری 

نمی دانم تا چقدر به این موضوع اعتقاد دارید تجربه شخصی ام می‌گوید هر چه تلاش در جهت تمرکز شکرگزاری بیشتر بوده است تشخیص، کنترل و درمان امراض جسمی است برایم آسان تر گشته است.

وقتی تلاش می‌کنیم که در همان ابتدای برخاستن از خواب شبانه در هنگام صبح دلیلی برای شکرگزاری از داشته ی خود داشته باشیم از اینکه یک روز دیگر نفس برای زندگی داریم و اجازه فعالیت، دیدن خانواده و انجام همه علاقه مندی…. آنگاه حس خوب سرحالی و شادی مضاعف به طرفمان سرازیر می‌گردد.

 برای همین الحمدالله بهترین دعا است زیرا با این ذکر خوبی‌ها و هستی‌ها را جذب می‌کنیم، این دروغ نیست ارزش امتحان کردن را دارد.

وقتی ناراحتی معده‌ام عود می‌کند لحظه‌ای تمرکز می‌کنم و دلیل بی‌توجهی خودم در روش ناصحیح خوردن و رعایت نکردن آداب آن را پیدا می‌کنم لذا پس از یافتن علت آن که درد خفیف آن سبب نشان دادن اشتباه خودم شده است از اخطار آن به صورت درد از خداوند متعال قدردانی می‌کنم.

یکی از متداول‌ترین اشتباهات خوردن که سبب ناراحتی گوارشی ما می‌شود این است که هنگام خوردن افکار ما شدیدا مضطرب و درگیر مسائل دیگری غیر از خوردن است و عصب معده فرمان درستی جهت انجام وظیفه به معده از مغز دریافت نمی‌کند… اما اگر با حس شکرگزاری در هنگام خوردن و آشامیدن افکارمان نیز در جهت هضم، جذب، احساس لذت بو، چشیدن، دیدن و لمس کردن غذا کنیم و در زمان حال با تمرکز خوردن باشیم آنگاه است که فرمان‌های عصبی نیز در جهت عملکرد سیستم گوارشی به خوبی انجام وظیفه خواهد کرد.

 

حس باورهای پنجگانه و سپاسگزاری

 

یکی از تمرکزهای روزانه که همراه با مراقبه سپاسگزاری انجام می‌دهم با نام مختصر می‌نامم. این کلمه ترکیبی از حروف اول پنج کلمه ی عشق، فراوانی، فراگیری، آرامش و سلامتی می باشد.

تمرکز روزانه را در دو نوبت صبح اول وقت و به هنگام غروب انجام می‌توان داد. صبحگاهان توام با چاشنی سپاسگزاری می‌تواند باشد و به همراه با بازخورد استغفار روزانه مناسب است.

 

عشق 

به معنی عشق ورزیدن به تمام حالات و جزئیات زندگی و توجه کردن با بصیرت در لحظه به صفات مثبت وجود و سایر مخلوقات می‌تواند شامل گردد؛ با دیدن عشق در هر آنچه همان لحظه با حس پنجگانه احساس می‌کنم به طوری که با تمرین ذهنی این تصویر زیبا در سایر لحظات نیز به طور ناخودآگاه به سراغم می‌آید که در واقع تمرینی جهت دوست داشتن و عشق ورزیدن به تمام جزئیات لحظات حال زندگی است.

 

آرامش

هرچه آرامش در همان لحظه در اطرافم احساس می‌کنم در ذهنم مرور می شود.

آرامش درختان، آب و هوا، پرندگان، آرامش در تسبیح زمین و آسمان و ستارگان و سایر که در انجام وظیفه و ماموریت در حد عالی با خشوع و خضوع زمان‌های طولانی را با آرامش در می نوردند و این به این گونه آن آرامش را به درون  وجود خود می کشانم تا از آن آرامش نیز سهمی برداشت کنم و در لحظات طوفانی و بحران‌ها این آرامش به سراغم بیاید و با خویشتن داری توانایی کنترل هیجانم را داشته باشم خدای را سپاس که با این تمرین به هوش هیجانی و اجتماعی خوبی رسیده‌ام.

 

فراوانی

سومین مورد از اصطلاح عففاس رسیدن به حس فراوانی در لحظات زندگی است.

با دیدن نور خورشید، آب دریا ها، باران، برف کوه، یخ بندان حجیم قطب‌ها،تولید اکسیژن نامحدود درختان و… در کل فراوانی را حس می‌کنم و به این حس می‌رسم  که دنیای ما پر از فراوانی است کافی است دیدگان و حواس پنجگانه مان را تیز کنیم و با تمرکز و زیبایی به آن بیندیشیم.

 

فراگیری

تمرکز بعدی کلمه‌ی فراگیری است. ابرها، باران، هوای پاک، محیط سرسبز، جنگل‌های انبوه، استعداد زمین جهت برداشت هر نوع محصولات سرشار غذایی و استخراج هر نوع معادنی که انسان ها برداشت می‌کنند و…

که همه‌ی آنها خصوصاً هوایی که در هر لحظه داریم استنشاق می‌کنیم از بزرگترین نماد فراگیری است.

فراگیری علم بشریت و مغز نامحدود و قدرتمند انسان که روز به روز به توانایی آن پی برده و به طرف حکمت عظیم خالق آن کشیده می‌شویم و….

 

سلامتی 

حاصل تمرکز چهارگانه فوق سلامتی است. با رسیدن به کلمه سلامتی به این می‌اندیشم که چگونه با عشق ورزیدن به تمام جزئیات و کلیات هستی با دیدن فراوانی و حس فراگیری در آن همراه با آرامش مطلق و هدفمندی حاصل شده که نتیجه آن چیزی جز سلامتی شادابی و هنر شاد زیستن نیست.

با تمرکز عففاس خاص روزانه‌ام پس از حس ذهنی و وجودی فراوانی و فراگیری توأم با عشق و آرامش به احساس شاد سلامتی بدن و زندگی رهنمون می‌شوم.

آن سلامتی و رضایتی که تنها رسیدن کامل به نیاز مادی خلاصه نمی‌شود بلکه به رشد معنوی و تکامل انسانی منجر می‌شود؛

در نهایت با تمرین و تکرار مداوم بالا و به حس در آوردن خود به حس و باور متعالی دارندگی خواهیم رسید.

 باور به ذهنی که امیدوار است و آیه‌ی یاس نمی‌خواند، ذهنی که انگیزه دارد، خلاق است، هدفمند عمل می‌کند و هیچ گونه فعالیتی در هیچ حالتی به خود راه نمی‌دهد و همواره نعمت، رحمت و برکت را حس می کند و بسط می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *