تا حالا شده فکر کنیم چرا بعضی از افراد در خانواده، بین اقوام و دوستان جذاب هستند و از این گونه افراد هرچند با تعداد کم برای همه ما وجود دارند.
وقتی ناراحت میشیم به آنها پناه میبریم ؛
وقتی شکست میخوریم پیش اون احساس راحتی می کنیم؛ وقتی احساس بدی داریم اونا احساسمون را بهتر میکنند؛ زمانی که مسئله ای داریم با آنها در میان می گذاریم؛
حتی وقتی شاد هستیم با اونا تقسیمش میکنیم در یک کلام اونا برای ما حکم سنگ صبور را دارند و راز نفوذ بر قلبها را خوب بلدند اما در مقابل آنها ما خودمان چگونه عمل میکنیم؟
نقش حمایت کننده برای دیگران داریم؟ آیا برای دیگران وقت می گذاریم؟ آیا دیگران نزد ما احساس راحتی میکنند و یا دیگران زمانی که مسئلهای دارند پیش ما میآیند اگر هیچکدام از ویژگی بالا رو نداریم از همدلی جهت نفوذ به قلب ها برخوردار نیستیم و انتظار هم داشته باشیم دیگران برای ما تره خود کنند…
عوامل ایجاد مهارت همدلی
۱_سکوت، آرامش و خویشتن داری مقدمهی همدلی و نفوذ در دیگران
افراد خونسرد و آرام که بهتر میتوانند به خویشتنداری برسند و معمولاً خویشتن دار هستند شرایط بهتری جهت کسب همدلی دارند و به طور ناآگاهانه این مهارت را دارند اینکه افراد بتوانند هنر گوش کردن فعال داشته باشند و فرصت صحبت را به دیگران بدهند کار آسانی نیست و کمتر این گونه افراد خواهیم یافت اگر توجه کرده باشید درصد بیشتر افراد کم حرف دوست داشتنی هستند و درصد کمتر از افراد پرحرف میتوانند برای دیگران جذاب باشند این خود گویای آن است که با کمتر حرف زدن بهتر می توانیم گوش کنیم و به شنوندهی فعال تبدیل شده راحتتر به مهارت همدلی برسیم.
آرامش و خویشتن داری یعنی کنترل افکار و احساسات و هیجانات که سبب میشود ارتباط ما با دیگران با افکار و اعتقادات متفاوت بهبود بخشیده تقویت شود.
در گذشته دوستی اینگونه داشتم که با خویشتن داری تمام حرفها و مشکلات دیگران را گوش کرده و به بیان انعکاس احساسات دوستان خود میپرداخت و با همدلی دوستان زیادی داشت که محرم اسرار همهی آنها بود و سایرین به عنوان سنگ صبور و مشاوره مهربان از او استفاده میکردند چون نفوذ عجیبی در دلها داشت.
۲_همدلی و پذیرش دیگران
در مهارت همدلی پذیرش دیگران با هر شکل، رنگ، دین افکار و ایده در هر جایگاه و مقامی میتواند زمینهی خوبی را جهت همدلی ایجاد نماید.
پذیرش اینکه افراد با هم متفاوتند و دارای ویژگی فردی منحصر به فرد خود میباشند و این جزو قوانین حاکم بر خلقت انسانهاست راهی برای ارتباط موثر با انسانها خواهد بود و ما را در جهت رسیدن به اهداف، امیال و آرزوها کمک بزرگ خواهد کرد. تحمل افراد مخالف که از لحاظ افکار، احساسات و اعتقادات با ما در تضاد هستند میتواند ما را جذاب کند مثال این افراد حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در برخورد با همسایهی یهودی خود است که هنگام بیماری به عیادت او رفت یا در سطحی پایینتر مثال گاندی که همراه با مسلمانان هند یک ماه روزه میگرفت یا مثال ابراهام لینکلن که مهمترین دستاوردش برای آمریکا لغو بردهداری در آمریکا و ایجاد اتحاد شمال بومی سرخپوست با جنوب مهاجر سفید پوست آمریکا بود یا گاها داستانهایی از زندگی دانشجویی را میشنویم از اقوام و ادیان مختلف در خوابگاه و هم اتاقی بودن را که یک دانشجوی مسلمان با مسیحی و سایر ادیان که چگونه همدیگر را با رفتار و اخلاق تحت تاثیر قرار میدهند و چه بسا در همین ارتباطات سبب تغییر و گرایش افراد دیگر به ادیان دیگر میشوند.
۳_دنیای مطلوب دیگران و همدلی
از محاسن کسب مهارت همدلی که با فهم و درک هیجانات احساسات و افکار دیگران همراه است راهیابی به علاقمندی و دنیای مطلوب دیگران است پس از آشنایی اولیه با افراد با شناخت روحیات و خواستههای آنها خواهید توانست به شناخت دنیای مطلوب دیگران دستیابی به خواستهها و آرزوها و علاقمندی افراد و درباره آن با آنها صحبت کردن افراد جذب خود کرده با ما همراه و همگام خواهند شد.
واضح است که وقتی فردی از آنچه ما دوست داریم صحبت کند و آن را تشریح نماید ما با دقت بیشتری به حرف های آن گوش داده و سعی میکنیم زمان بیشتری را با او بگذرانیم.
دنیای مطلوب افراد میتواند اشخاص، ورزش، حیوانات اشیا، ماشین، ملک، کتاب، سیاست، فیلم، هنر،اقتصاد، مسافرت، همسر، فرزند یا هر چیز دیگری باشد.
قطعا در محیط کاری، خانوادگی، مدرسه یا دانشگاه ما هم افرادی را میشناسیم که با تمرکز بر علاقهمندی های افراد و بیان آنها به همدلی خوبی با افراد می رسند.
دوستی دارم که هر از گاهی با تماس تلفنی که با من میگیرد ابتدا به آنچه من علاقه دارم و دنیای مطلوبم است اشاره کرده و بعد از آن بین ما گفتگوی گرمی ایجاد میشود که ما به راحتی و احساس خوب با هم گرم گفتگو میشویم .
سالهاست که ارتباط موثر خوبی بین ما جریان دارد و از این دوست به عنوان یکی از داستان های کتاب هنر دوست یابی و ارتباط موثر استفاده کرده ام.
قاعده هم همین است برای شروع ارتباط مفید و موثر یافتن نقاط مشترک و صحبت دربارهی آن به طوری که مخاطب احساس همدلی اولیه نماید بسیار موثر خواهد بود.
۴_خود را جای دیگران قرار دادن
شاید یکی از دشوارترین کارها خود را جای دیگران قرار دادن باشد تمرکز، خویشتنداری، وقت برای دیگران گذاشتن، گذشت و در کل حس و حال خوب با خود داشتن می خواهد.
برای رسیدن به این مهم مراحلی از بصیرت را بایستی طی نمود.
استاد وین دایر که میتوان او را به عنوان یکی از شخصیتهای تاثیرگذار معنوی سالهای اخیر آمریکا نام برد بصیرت و فرآیند آن را به نحوی زیبا سه مرحله معرفی میکند.
الف-مرحله ی اول بصیرت
در این مرحله شخص با موانع و مشکلاتی که برایش پیش میآید از آن درس می گیرد
ب -مرحله دوم بصیرت
شخص قرار گرفته در مسیر تکامل نه تنها از ناملایمات درس گرفته بلکه توان آن را دارد که در مقابل امراض جسمی و ناملایمات مقاومت کرده و آن را دفع نماید.
ج-مرحله سوم بصیرت
مرحله بعدی بصیرت آن خواهد بود که فرد با وجود ناملایمات با داشتن مشکلات فراتر از آن عمل کرده در جهت رفع مشکلات دیگران بر میآید شخصیتهایی که همواره کمک، همراهی و همدلی با دیگران را فراموش نمیکنند همان کسانی خواهد بود که توانمندی جای دیگران قرار دادن خود را خواهند داشت البته این بدان معنا نیست کسانی که خود را نمیتوانند جای دیگران قرار دهند توان همدلی را نداشته باشند بلکه به این معناست که افراد آگاه و با بصیرت توان همدلی کامل از جمله آمادگی این که دیگران را درک کنند را خواهند داشت. جدای از هر موضوع وقتی به این نگرش برسیم که تمرکز خود را در روز به حلاجی درک دیگران اختصاص دهیم برای ارتباطمان با دیگران جهت سعادت و رضایت بیشتر به این نتیجه رسیدهایم که درک احساسات دیگران برای ما اهمیت دارد.
۵- به افکار دیگران توجه نشان دهیم
الف -گوش دادن با هدف درک افراد
گوش دادن تنها شنیدن حرف های دیگران نیست بلکه تشخیص درک رفتارهای غیرکلامی از جمله زبان بدن لحن و حرکات اعضا می باشد در بیشتر مواقع افراد همه موارد را با گفتن به ما اعلام نمیکنند بلکه آن مهارت ماست که با تشخیص حالات و رفتار غیر کلامی به درک و فهم منظور افراد برسیم.
برای گوش دادن فعال روبروی شنونده نشسته به طرفش کمی خم شده و توجه نشان میدهیم با او ارتباط چشمی برقرار میکنیم تا احساس کند ما با دقت به او گوش میدهیم، دقت کنیم نگاه کردن ما نباید خیره شدن مستقیم به او باشد و معذب نشود.
برای توجه بیشتر می توان تلویزیون، رایانه، موبایل و سایر عوامل بیرونی حواس پرتی را خاموش کرد.
ب-کنارگذاشتن دیدگاههای شخصی
بعضی مواقع با افکار و دیدگاههای افراد موافق نیستید شاید هم سخت مخالف باشید باعث صبوری کرده و مجال صحبت را از آنها نگیرید و حرفهای آنها را قطع کنید.
بیان دیدگاه شخصی و مخالفت کردن با افکار و دیدگاه افراد سبب ناراحتی و آزرده خاطر کردن مخاطب شده ارتباط خوبی جهت همدلی ایجاد نمی گردد.
چه خوب است که به خودتان با گوش دادن کامل به نظرات مخالف خود فرصت بدهید تا به شناخت دیدگاه متفاوت دیگران برسید.
ج-شنیدن یا فهمیدن آنچه مردم به زبان نمی آورند
برای فهم چیزهایی که فرد نمیگوید بایستی به این نکته پی ببریم که چه چیزی برای او اهمیت دارد با تمرکز کردن و وقت گذاشتن روی حالات و حرکات دیگران میتوانید به نگرشها، باورها، احساسات و افکار مخفی دیگران بهتر پی ببریم.
برای درک احساسات طرف مقابل بایستی با عواطف خودمان در ارتباط باشیم تا بتوانیم با عواطف دیگران درگیر شویم به عنوان مثال اگر کسی دستپاچه، معذب یا خجالتی است و ما توانستیم خود را با آرامش به همان حالت آنها نشان دهیم بهتر خواهیم توانست ارتباط برقرار نماییم تا مادامی که بدون تعصب و کامل به گوینده توجه کنیم و میتوانیم به پیامهای ناگفته ی او پی برده با او همدلی نماییم.
د- به افراد اطمینان دهیم که حرفشان را شنیدهایم
بهترین هدیه برای مخاطبی که دارد با ما خصوصی صحبت میکند این است که بفهمد ما به تمام حرفهای او گوش دادهایم و این با تایید و حرکات سر و بیان حرفهای او دست یافتنی است.
نمونهی عملی این مهارت که به فرد اطمینان میداد حرفش را کامل شنیده است یکی از همکارانم است که در کتاب هنر دوست یابی و ارتباط موثر حکایتی را در همین رابطه به ایشان اختصاص دادهام.
او هنر شنیدن فعال را به خوبی اجرا میکند و بیشترین تاثیر را با همین گوش دادن فعال خود و تایید اینکه همه ی حرفای مخاطب را شنیده است را در ایجاد همدلی به وجود میآورد.
د – برای اصلاح اشتباهات دربارهی دیگران آمادگی داشته باشید
ممکن است نظر اشتباهی را درباره مخاطب بدهید لذا پس از عذرخواهی از او بخواهید که شما را در شناخت خود همراهی کند. معمولاً پذیرش اشتباهات خود سبب اعتماد بیشتر و ارتباط بهتری با دیگران خواهد شد.
وقتی خود را مدعی نمیدانیم و اصرار در افکار و اعتقادات خود نداریم پذیرش شما توسط دیگران به آسانی صورت میگیرد.