مقدمهای کوتاه
این مطالب از مصاحبهای که توسط مدیر ارشد انتشارات ناپلئون هیل با آقای ناپلئون هیل انجام شده نوشته است.
ناپلئون هیل: حالتون چطوره ؟ خیلی خوشحال هستم که میتوانم این ملاقات شخصی را با شما داشته باشم؛ بفرمایید بنشیند .
میتوانم از شما بخواهم در این دقایقی که مشغول مطالعه این مطالب هستید همهی مشکلاتان را فراموش کنید و آرام باشید من شاه کلیدی را به شما میدهم که میتواند هر دری که ذهنتان فرض میکند؛ باز میکند.
این شاه کلید از چندین اصل تشکیل شده است: اولین اصل قطعی بودن هدف است در ابتدای ملاقاتمون به شما یک قولی میدهم اگر به طور قطعی تصمیم بگیرید که چیزی را بیشتر از همه در زندگی تان بخواهید و طوری روی کاغذ بنویسید که من بتوانم آن را بخوانم (واضح و مشخص باشد) من هم شاه کلیدی به شما میدهم که بتوانید به همهی خواستههایتان برسید آن خواسته هر چه میخواهد میتواند باشد.
درست در آن لحظه که کلید را به شما میگویم کاملا به این بستگی خواهد داشت که چه زمانی آمادگی دریافت را داشته باشید. این اولین پیامی است که به شما خواهم گفت و در هر کلید طوری توضیح خواهم داد که کاملا متوجه باشید. اگر که آماده باشید. الان می خواهم دو تا پیام اول را به شما بگویم چون طبق ماهیت کلید اساس تمام موفقیتهای کل دنیا بوده و اولین سر نخ از ماهیت این شاه کلید را وقتی مییابید که به شما بگویم روانشناسان قانون طبیعی را کشف کردند که بنیاد تمام موفقیتهای بشر است و من میتوانم آن را در یک جمله کوتاه خلاصه کنم تا شما آن را به خوبی درک کنید:
« هر چیزی که ذهن شما بتواند تصور کند و باور کند میتواند به آن برسد » آیا این جمله ی عمیقی نیست؟!
متوجه شدید هیچ حرفی در مورد آموزش نزد به سادگی میگوید هر چیزی که ذهن شما بتواند آن را تصور کند و باور کند میتواند به آن برسد اگر شما مدرکی از اینکه هر چیزی که ذهن شما بتواند تصور کند و باور کند میتواند بهش برسد آن هم بدون استفاده از مزایای آموزش دیدن باید توماس ادیسون را به یاد بیاورید که این ایده را داشت که یک مخترع شود و به بزرگترین دانشمند جهان تبدیل شد در رشتهی اختراع کردن آن هم فقط با سه ماه مدرسه رفتن.
وقتی برای اولین بار شنیدم که دیل کارنگی این را توضیح داد که من و شما و همهی میتوانیم برچسب قیمتی که میخواهم به زندگی بزنیم آن را بدست آوریم احساسات مرا برانگیخت و شروع کردم به تحقیق دربارهی قدرت پشت این موضوع و کنجکاوی من منجر شد به رسیدن به این شاه کلید. و من میخواهم آن را به شما بگویم اگر آمادهی دریافت آن هستید.
تحقیقاتم مرا به سمت مطالعه دربارهی نیروهای معنوی که همهی ما از آن بهرهمند هستیم شد و این مطالعات باعث شد به نکتهای برسم که توانستم به میلیونها نفر کمک کنم به هدفشان برسند من میخواهم کشف خودم را به سادهترین شکل بیان کنم چون به شما خواهم گفت چرا عبارت هر چه ذهن شما بتواند تصور کند میتواند به آن برسد درسته؟!
بدون توجه به آن که در گذشته چندبار شکست خوردهاید یا اینکه اهداف و آرزوهای شما چی هستند.
اولین درکم از این قانون عمیق را که به ما اجازه میدهد مسیر زندگی مان را خودمان انتخاب کنیم را وقتی دریافت کردم که داشتم توسط دیل کارنگی در مدرسه فلسفه موفقیت آموزش میدیدم من تازه داشتم به آقای کارنگی میگفتم که میترسم شخص اشتباهی را برای یاد دادن اولین قانون موفقیت جهان انتخاب کرده باشد.
به علت فقر، کمبود تجربه و جوانی و ندیدن آموزش
در آن لحظه آقای کارنگی چیزی به من گفت که هرگز فراموش نمیکنم چون کل زندگیام را تغییر داد و راه را برایم هموار کرد که به میلیونها نفر کمک کنم حتی افرادی که هنوز متولد نشدن.
آقای کارنگی گفت بگذار توجهت را به قدرتی بزرگ جلب کنم که تحت کنترل توست قدرتی فراتر از فقر، کمبود آموزش و تمام ترسها و خرافات تو روی هم
قدرت این است اگر بتوانی ذهنت را تحت کنترل در بیاری و به سمت هر چیزی که میخواهی بفرستی آن بدست خواهی آورد. آقای کارنگی ادامه داد: این قدرت فوق العاده هدیه خالق به ماست و بایستی بهترین هدیه او به بشر در نظر گرفته شود. میگفت تنها چیزی است که بشر حق کنترل تمام و کمال و غیر قابل تغییر آن را دارد.
آقای کارنگی توضیح داد که وقتی در مورد کمبود آموزش و فقر خودت حرف میزنی به سادگی داری مغزت را به جهتی میفرستی که این شرایط ناخوشایند را جذب میکند چون مغزت را با هر چیزی تغذیه کنی مغز همان را جذب میکند. حالا درک میکنید که چرا همه موفقیتها با قطعی بودن هدف به انجام میرسد با یک تصویر شفاف در ذهن شما دقیقا از چیزی که میخواهید بعد آقای کارنگی حرفهای خودش را با توضیح یک حقیقت جهانی ادامه داد که چنان تاثیری روی ذهن من گذاشت که دیدگاهم را به نسبت به زندگی تغییر دادم و هدفی بالاتر از دستاوردهای قبلیام تعیین کردم که وقتی دوستان و اطرافیانم شنیدند شوکه شدند همه میگفتند آقای کارنگی با این مزیت متولد شده که میتواند ذهنش را تحت کنترل بگیرد و در جهت خواستههای خودش بکار ببره.
اما او گفت که هر کسی هنگام تولد دو پاکت مهر و موم شده به همراه دارد روی یکی نوشته موفقیتهای که ازش لذت خواهید برد اگر ذهن خودتان را تحت کنترل در بیارید و آن را در جهت خواستههاتان بکار ببرید و روی یکی نوشته جریمه که برای نادیده گرفتن ذهنتان و جهت ندادن بهش بپردازید.
اما اجازه دهید محتویات پاکت را از زبان آقای کارنگی توضیح بدهم روی آن پاکتی که نوشته موفقیتها این لیست ها و موهبتها قرار دارد:
۱-سلامتی
۲- آرامش ذهن
۳- عشق به انتخاب های خود
۴- آزادی از ترس و نگرانی
۵- رفتار ذهنی مثبت
۶- رسیدن به خواسته ها و انتخاب های خود بصورت مادی.
آن پاکتی که روی آن نوشته جریمه این لیست ها نوشته شده که شخص باید برای نادیده گرفتن ذهن خودش بپردازد.
۱- عدم سلامتی
۲- ترس و نگرانی
۳- عدم تصمیم گیری و شک کردن
۴- ناامیدی و انگیزه نداشتن در زندگی
۵- فقر و نیاز
۶- دسته ای از خصایص شیطانی که از جمله حسادت عصبانی بودن تنفر و خرافه
مأموریت من در زندگی این است که به شما و هر کسی که به کمکم نیاز داشته باشد کمک کنم تا بتواند پاکت موفقیت را باز کند و استفاده کنند و نقطهی شروعی برای شما باشد اگر میخواهید از این به بعد بلیط زندگی خودتون را خودتون بنویسید من این مطلب را ساده توضیح میدهم
یک دفترچه یادداشت جیبی تهیه کنید در اولین صفحه آن بزرگترین خواسته خودتون را بنویسید
یک موقعیت یا چیز یا شرایطی که آن را به ایده موفقیت قبول میکنید یادتون باشه قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید تنها محدودیتی که دارید آنهای هستند که خودتان با ذهنتان گذاشتهاید و یا اجازه دادهاید دیگران برای شما تعیین کنند.
در صفحه دوم دقیقا چیزهای بنویسید که حاضرید فدا کنید تا به آن چیزی که در صفحه اول نوشتهاید برسید
بعد جای که ایستادهاید ( شرایط فعلی) را بنویسید تا پروسه را شروع کنید.
شماره سه هر دو نوشته را بخاطر داشته باشید و حداقل روزانه ده الی دوازده بار آنها را تکرار کنید همهی اینها و جملههای که نشانگر قدردان شما از موهبت های که دارید باشید
من نه عمر ابدی خواستم و نه ثروت بیشتر بلکه خرد بیشتر خواستم تا بتوانم از موهبتهای که موقع تولد دریافتم کردهام خردمندانه در جهت خواستههایم استفاده کنم.
اگر زیاد موفق نیستید یا اعتماد به نفس بالای ندارید تا این کار بکنید اگر این کارها را با خلوص نیتی که من میگویم انجام دهید جهانی بهتر خود را نشان خواهد جهانی که میتوانید ببیند بازتابی از شرایطی هست که خودتان آن را ایجاد کردهاید.
کار بعدی این است که که دومین اصل موفقیت را توضیح بدهم از هر طریقی که بتوانید از آموزش و تجارب دیگران استفاده کنید تا بتوانید به هدف خودتان در زندگی برسید.
منتظر قسمت دوم باشید